رخداد ناگواری همچون تجاوز، فشار روانی بسیار زیادی را بر قربانی وارد میکند. این فشار خود را به صورت عوارض و اختلالهای گوناگونی در فرد نشان میدهد.

بسیار مهم است که فردی که مورد تجاوز
قرار گرفته و نیز اطرافیان او از آسیبهای احتمالی ناشی از این حادثه
آگاهی یابند تا آمادگی رویارویی با این عوارض را داشته باشند و برخوردی
معقولانه با آن بکنند. نه این که صرفاً مضطرب شوند و خود را درمانده احساس
کنند.
همچنین داشتن اطلاعات مناسب درمورد پیامدهای تجاوز به افراد کمک میکند که بتوانند به موقع به دنبال درمان مناسب مشکلاتشان بروند.
پیامدهای تجاوز برای قربانیان
- اختلال استرس پس از سانحه (PTSD)
- بیاعتمادی به دیگران
- خودزنی جسمی
- افسردگی: یکی از رایجترین واکنشها در برابر این تجربه است.
- کاهش عزت نفس: این یکی از رایجترین نشانگان. این
مسأله از باورهای نادرست در کودکی درباره گناه و حسّی شکلگرفته و درونی از
بد بودن و ناکامل بودن و نقص داشتن، سرچشمه میگیرد.
- بیگانگی با بدن: برخی از این افراد بدن خود را کاملاً
نادیده میگیرند و دیگر اصلاً نگران آن نیستند. مثل غذاخوردن زیاد یا کم،
مصرف الکل، بیتوجهی به سلامت
بدن و… . این افراد اوقات زیادی از زندگی خود را در حالتی از بیارتباطی
با خود میگذرانند و به نظر میرسد که تنها میخواهند گذران زندگی خود را
تماشا کنند، نه اینکه آن را تجربه کنند.
- گریز از ایجاد صدا: این گروه معمولاً به آرامی صحبت
میکنند و از آنجایی که مدام در حال چککردن کلمات خود هستند، هنگام حرف
زدن، درنگها و وقفههای زیادی دارند.
- مصرف مواد: قربانیان سوءاستفاده جنسی و یا حمله جنسی
ممکن است به سوی مصرف مواد و یا الکل روی آورند؛ تا بتوانند فشارهای روحی و
عاطفی را که احساس میکنند، کاهش دهند.
- سندرم استکهلم: این سندرم به عنوان نوعی وابستگی
عاطفیِ فرد قربانی به فرد متجاوز یا سوءاستفادهکننده دانسته میشود. سندرم
استکهلم به صورت راهبردی ناخودآگاه و غیرارادی، به منظور نجاتیافتن از
موقعیتی تهدیدآمیز و کنترلکننده، از سوی فرد قربانی شکل میگیرد.
- مرور خاطرات: به زمانی گفته میشود که فرد قربانی
احساس میکند خاطرات حادثه بدی که در گذشته برایش اتفاق افتاده در زمان حال
به ذهنش هجوم میآورد و گویی تکرار میشود.
- اختلال هویت تجزیهای: در این اختلال دو یا تعداد بیشتری هویت و یا شخصیت کاملاً جدا و متمایز از هم کنترل رفتار فرد را در زمانهای مختلف در دست میگیرند.
- پیامدهای دیگر: عصبانیت، احساس تنهایی، ناراحتی، احساس گناه، احساس گیجی، خودکشی، عفونت های مقاربتی، بارداری ناخواسته، اختلال شخصیت مرزی، اختلالات خواب، اختلالات خوردن، کنترل عاطفی کم یا بسیار زیاد، ریسک پذیری بالا یا پایین، ترس.
- اختلال عملکرد جنسی در بین قربانیان تجاوز که انواع و درجات مختلفی به شرح زیر دارد:
تقریباً دو سوم کسانی که مورد سوءاستفاده
یا تجاوز جنسی قرار میگیرند، دچار سرکوبی میل جنسی میشوند، در حالی که
برخی دیگر بیقیدی در روابط جنسی را در پیش میگیرند. بسیاری دیگر از آنها
از تمایلات جنسیشان ترس دارند و فکر میکنند بدنشان کثیف یا شرمآور است.
دیگران ممکن است از رابطهٔ جنسی به عنوان
راهی برای پذیرفتهشدن از سوی دیگران یا به عنوان ابزاری برای دستکاریکردن
دیگران استفاده کنند. گروهی دیگر ذهن خود را کاملاً روی مسائل جنسی
میبندند و این میل را در خود سرکوب میکنند.
در کنار همهٔ اینها گروهی نیز هستند که رابطهٔ جنسی به صورت طبیعی در زندگی آنها جریان دارد و از آن لذت میبرند.
اینها افرادی هستند که بعد از حادثهٔ
سوءاستفاده جنسی، مورد حمایت نزدیکان قرار گرفتهاند و اطلاعات مناسبی به
آنها داده شده است؛ ضمن اینکه یک شریک جنسی حامی و برخوردار از سلامت عاطفی
داشتهاند.
درباره کسی که قربانی تجاوز شدهاست، باید
گفت که در واقع فرد دیگری در زندگی او بوده است که درباره تمایلات جنسیش
تصمیم گرفتهاست و اعمال قدرت کرده است.
این باعث میشود که قربانی درمورد تمایلات
جنسی و صمیمیت به شدت احساس گیجی کند؛ چراکه آنچه اکنون باید برای او امری
لذتبخش و مثبت باشد، در گذشته امری زجرآور و منفی بوده است.
اگر لازم باشد تصمیمی در زمینهٔ رابطه و
صمیمیت جنسیش بگیرد، ممکن است احساسات درهمآمیختهای داشته باشد و گیج
شود. ممکن است در طول رابطهٔ جنسی حالت بیحسی و کرختی داشته باشد، کاملاً
آنچه را در حال انجام است نادیده بگیرد و امیال خود را سرکوب کند. به خاطر
ترسی که دارد ممکن است از اساس بیخیال رابطهٔ جنسی شود.
شاید لازم باشد مرزهای بسیار مشخصی را با همسرش که به او و میزان آرامش و احساس راحتیش اهمیت میدهد، تعیین کند.
ممکن است وقتی قربانی با کسی در رابطهای
صمیمانه قرار گیرد، یا مکانی در ذهنش جرقهای از آن تجربه ایجاد کند، و یا
حتی نوع لمس کردن فرد مقابل، آن گذشتهٔ تلخ را بهصورت بازگشتهای ذهنی به
ذهن او بیاورد.